آگاهان

متن مرتبط با «آموزش» در سایت آگاهان نوشته شده است

آموزش7

  • ادامه مطلببرای آماده شدن. جهت مبارزه در دنیای ناشناخته، اولین سد میتواند، ترس باشد.شخص لازم است با شناخت کامل، از ماهیت ترس و شناخت ترسهای شخصی خودش، برای مبارزه در ناشناخته، خود را آماده کند.با پیگیری مسئله ترس، متوجه خواهیم شد .که قسمتی از ریشه ترس، در عادات ما، نهفته است. لذا باید تصمیم بگیریم. اولا، عادات خود را بشناسیم و بعد نسبت به ترک عادات (هر عادتی) اقدام کنیم.یکی از راههای ترکِ عادات، شناخت خود، است. که جهت شناخت خود، لازم است. انسان با دقت گذشته خود را، مرور کند. و در این مرورِ گذشته، انسان مجاز به قضاوت کردن اتفاقات، نیست.باید اتفاقات باز سازی شده و حتی الامکان با همان احساسات زمان وقوع، مرور شوند .قضاوت کردن و خوب و بد تلقی کردن و.....در مرور گذشته، باز دارنده بوده و نتیجه ائی حاصل، نخواهد شد.بهترین زمان، برای مرور گذشته، چند دقیقه قبل از خوابیدن و در رختخواب است. مانعی ندارد اگر در حین یادآوری، شخص بخواب رود.مهم پیگیری و مداومت در مرور، است.هر زمان که بنظر شخص مرور گذشته، تکمیل شد .او باید به مرور گذشته، خاتمه داده و همه را ،بایگانی کند. و دیگر هرگز بسراغ آنها  نرود.در این حالت شخص بیک روشن بینی، میرسد. که با تمرین و ممارست شفاف تر و واضح تر میشود. این روشن بینی، زمانی که بخود شخص معطوف میشود. میتواند عادات و ریشه های آنرا، شناسائی کرده و در صورت لزوم، به آن ها خاتمه دهد. پس از شناسائی عادتها، که بواسطه روشن بینی، حاصل شده لازم است. شخص سرو سامانی به ذهن خود، بدهد.ذهن شبیه یک انباری است. که خرت و پرت های زیادی، بصورت نا مرتب در آن، وجود دارد. برای خلوت کردن این انباری و باز سازی دوباره آن، شخص باید تصمیم بگیرد. گفتگوی درونی خود را متوقف کند. در صورتیکه مرور گذشته بدرستی و کامل انجام شده ادامه دارد,رختخواب,مرور,عادات ...ادامه مطلب

  • آموزش6

  • ادامه مطلبجهان ملموس و دیداری ی هستی تا هر جا که ادامه داشته باشد بعنوان دنیای شناختهِ شده، است.ممکن استما در فاصله های بعید فقط از وجود یک کهکشان آگاه شویم و حتی قادر به دیدن آنهم نشویم باز این کهکشان در زمره دنیای شناخته شده بحساب میاید.همینطور است کف اقیانوسها و درون خورشید و.....جهان هستی قسمت دیگری هم دارد بنام جهانِ ناشناخته.جهان ناشناخته نزدیکِ ما مثل اخلاق و رفتار خودمان و یا اخلاق و روحیات دیگران و یا مسائل و مواردی که باید در مورد آن تحقیقاتی بعمل آید مثل کشف داروهای جدیدو یا راه و روشهای حل یک مسئله ریاضی و یا لزوم تحقیق در مورد مسائل روحی و روانی و اجتماعی و یا مثلا فتحقله دماوند برای یک نفرجهان هستی قسمت دیگری هم دارد که بسیار بزرگتر از دو قسمت قبلی است و آنقدر بزرگ است که دوقسمت قبلی با آن قابل مقایسه نیز نیست و آن جهان نا شناختنی است....در مورد جهان ناشناختنی از نظر خدا پرستان وجود خداوند در زمره ناشناختنی ها قرار دارد.ماهیت روح انسان ناشناختنی است همچنین چگونگی حرکت و جان داشتن موجودات زنده علیرغم تحقیقات زیاد جزو ناشناختنی ها استبسیاری از مردم در مرتبه شناخته شدهِ جهان زندگی و تفکر و کار و تحقیق میکنند و شاید هرگز فرصت خطر کردن در ناشناخته را تجربه نکنند. برای این افراد جهان شناخته شده کافی بوده و تمام فکر و ذکر آنها داشتن یک زندگی آرام و لذت بردن از این زندگی در این دنیا است. این دنیا با تمام جلوه ها و نماد هایش بچشم ایشان زیبا و قابل باور و ملموس استتعدادی از افراد با اتخاذ روشهائی، تصمیم میگیرند که در دنیای ناشناخته دست به خطر بزنند. اغلب مکتشفین و مخترعین این خطر را قبول کرده و در جهان ناشناخته جلو رفتند و توانستند با زحمات خود قسمتی از نا شناخته را به شناخته تبدیل کننداینطور نیست که ما تمام مبارزین در جهان ناشناخته را بشناسیم. ویا آنها را به افراد مشهور و موفقی که هستند محدود کنیم .چه بسیار عمرها که بی نتیجه در راه کشف ناشناخته ها، تلف شدند. و انسانهای زیادی، در راه مبارزهدر نا شناخته از میان رفتند.توجه بفرمائید از میان رفتن که میگویم. تنها مردن نیست. منظورم اینست که چه بساافراد، در راه کشف موضوعی آنچنان در ناشناخته، غرق شدند که دیگر نتوانستند. به زندگی معمولی و عادی خود بر گردند.باید بدانیم که جهان ناشناخته، به وسعت تمام فرضیات موجود و فرضیات ,تصمیم,جهان ناشناخته,قوانین ...ادامه مطلب

  • آموزش5

  • ادامه مطلببرای یک مسئله تحقیق، سه مورد مختلف، در نظر دارم اول- آنچه اطلاعات در باره موضوع، از گذشته وجود داردبالاخره هر موضوعی میتواند از گذشته ها، مورد بررسی قرار گرفته، باشد. و این بررسی ها، نتایجی نیز داشته ،کهممکن است در حال حاضر در اختیار ما، باشد.دوم -اطلاعاتی که ما در زمان حال به آنها، رسیده ایم.که در این وضعیت دو حالت، مفروض است.یا این اطلاعات با اطلاعات و نتایج قبلی، هم جهت  و همسو و هماهنگهستند و یا نیستند .مورد سوم- وضعیت احتمالی این نتایج و شکل آنها ،در آینده است که در این مورد، باید محققمتوجه نتایج تحقیقات آینده هم باشد.اما بهر حال، بررسی نتایج قطعی، که در آینده حاصل خواهد شد. برای محقق،غیر ممکن است. پس ابزار ی که در اختیار یک محقق، قرار دارد. نتایج تحقیقات قبل و امکانات و توانائی ها و اطلاعاتموجود، در زمان حال، است.حال چنانچه یک محقق، بتواند با این شرایط به نتایج قابل قبول و ملموس برسد.ادامهتحقیق ،منطقی است. واگر مصالح تحقیق تا زمان حال، مورد توجه و قابل نیست. دو راه باقی میماند.اول این کهتحقیق را، تعطیل کند .و دوم به تخیلات وتصورات خود، پناه ببرد. این راه دوم تلفات زیادی داشته و چه بسا، تخیلاتو تصورات شخص محقق، نتوانسته لباس حقیقت و اجرا بپوشد. زیرا تخیل و تصور ،قادر نیست بسیاری از وقایع واتفاقات واقعی را، در بر بگیرد. البته اگر در تحقیقات ،ما نتوانیم از تخیلات و تصورات بهره  بگیریم. تقریبا دستیابی بهاینهمه پیشرفت، ممکن نمی شد.اما یک محقق ،برای تصور و تخیل درست و تقریبا نزدیک به حقیقت ،باید دارایاطلاعات زیاد و کاربردی، در باره موضوع مورد تحقیق ،خود باشد. و صرفا داشتن اطلاعات عمومی و یا کمی تخصصی،نمی تواند کارساز، باشد. اگریک محقق احساس میکند. که به اندازه کافی اطلاعات گذشته و حال را، ندارد. بهتر استبطور موقت ،تحقیقات خود راکنارگذاشته و نسبت به تکمیل اطلاعات درست ،اقدام کند.اما در مورد مسائل و فرضیاتریاضی، مورد متفاوت است و راه حل ریاضی ،کاری به تصور و تخیل ندارد. و نیازمند تفکرمنطقی و مبتنی بر اصولریاضی، است. تحقیقات مربوط به فرضیات ریاضی، از کشش بسیار بالائی برخورداراست. و خطر غرق شدن یکمحقق، در بررسی فرضیه های ریاضی، بسیار بالاست. و ممکن است یک محقق ریاضی دان هرگز از غرق شدنخود، و قطع ارتباطش با جهان، خبر هم نداشته باشد.از طرفی یک محقق، با,محقق,تکمیل اطلاعات,بررسی ...ادامه مطلب

  • آموزش 1

  • یکی از قویترین خطوط دفاعیِ نَفس، براستی معقولیت ماست ممکن است ما در شرایطی قرار بگیریم که دوست داشته باشیم مطلبی را بیاموزیم و یا حتی مجبور شویم موردی را یاد بگیریم. در هر صورت یا مجبور شویم و یا تصمیم بگیریم در مورد موضوعی آموزش ببینیم و یا با آن مطلب، ارتباط برقرار کنیم.در این شرایط اگر می خواهیم بطور کامل موضوع را در یابیم باید از معقولیت خودداری کنیم. البته که معقولیت، لازمه حتمی زندگی است. اما وجودش در زمان آموزش و یا ارتباط با موضوعی، مزاحمِ حتمی است. و درست در شرایطی که لازمست ما نکات و ریزه کاریهای یک موضوع را، در یابیم معقولیت مشغول تجزیه و تحلیل شده و ذهن را درگیر درستی و نادرستی موضوع کرده. و مانع دریافت کامل مراتب ،می شود. زمانی که ما اراده می کنیم موضوعی را بفهمیم. باید قبلا زشت و زیبای آن مطلب را بررسی کرده.و لزوم وعدم لزوم ارتباط با آنرا بسنجیم. و تلاش کنیم. کامل آن را سبک و سنگین    کنیم و در صورتی که تصمیم گرفتیم. که با مطلب  ارتباط بر قرار کنیم. دیگر نباید قضاوت و معقولیت را وارد مبحث کنیم...ما باید بدون قضاوت سعی کنیم. تمام جوانب موضوع را بفهمیم. و ارتباط خود را تکمیل نمائیم.حتی برای اطمینان از درستی دریافت خود، شاید ضروری باشد. برای مرتبه دوم هم موضوع را طرح کرده. و مجددا شروع به یاد گیری کنیم.البته لازم است. پس ازتوقف معقولیت و طی فرایند یاد گیری. و یا ایجاد ارتباط به وضعیت  عادی و معمولی خودمان برگردیم .رسوب کردن و ماسیدن در یافته ها  و ایستا بودن، در دریافتها، بسیار راحت اما عمل درستی نیست. ما یک  مطلب را می آموزیم. و یا با یک پدیده ائی ارتباط برقرار می کنیم .حالاکارمان را با موفقیت انجام داده ایم. خوبست. که به وضعیت عادی وشروع  مجدد معقولیت   بر گردیم. و آماده شویم. تا مطلب دیگری را بیاموزیم. و  یا با موضوع   دیگری ارتباط برقرار کنیم.در مرحله طی نمودن دوران آموزش و   یا برقرار کردن ارتباط  ،معقولیت، مانع بزرگی است.چون معقولیت، ذهن را مشغول بررسی و سبک  و سنگین کردن موضوع،میکند. و مانع انتقال درست و سریع مفاهیم  به مغز و حافظه می شود.البته با توجه به عادات و گفتگوی درونی ما، قضاوت نکردن. بسیارمشکل و گاهی غیر ممکن است. اما می توانیم. با تمرین هائی به سکوت ,آموزش,,,معقولیت,,ذهن,,حافظه,,,گفتگوی درونی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها